می دونستم یه روز میری
می دونستم که خودخواهی
می دونستم دلت دوره
رفیق نیمه ی راهی
دلو حرمت شکستی تو
اینه رسم وفاداری
دلم زخمی دنیا بود
خیال کردم دوا داری
از همون اول می دیدم
که تو بغض من نبودی
تو رو با خودم می دیدم
اما تو یه سایه بودی
تو نگات عشقی ندیدم
که بشه به خاطرش مرد
کبر و خودخواهی محضت
مث زالو دلمو خورد
دلو حرمت شکستی تو
اینه رسم وفاداری
دلم زخمی دنیا بود
خیال کردم دوا داری
پ ن: لعنت به هرچي جمعه ست...
پ ن1: دلم واسه يه داداش بي معرفت خيلي تنگ شده...
پ ن 2: بسلامتیه خودمون که توی پلک زدنامون توی هر نفس کشیدن همیشه هستیم به یاد اونایی که بد شکوندن دل پاک و بی ریامون.....!
نظرات شما عزیزان: